icando

همیشه یه راه هست...

۱۴. لکه‌ٔ ننگ

برای نمایش مطلب باید رمز عبور را وارد کنید

۱۳. اُ اِ اُ اَ،اُ اِ اُ اَ / دنیا و قیلو قالش/قصه رو بیخیالش :|

ایستاده و نشسته و لمیده و یا در کافه های سده بیستم میلادی،"خرد در تاریخ بشر نقشی بسیار مشکوک بازی کرده1".

همچون تخته سنگی رها شده از دستان سیزیف میغلطی و میغلطی و میغلطی و مهر تأییدی بر این دور باطل خواهی زد.کدام شکاکِ عصیانگری بر این حقیقتِ ناحقیقتِ ارسطویی چون خدایان لرزه بر پیکره این هستی خواهد انداخت؟

تو چون ققنوس از نو متولد خواهی شد...

***

امشب بعد مدتها رفتم بیرون که البته دوستم از کرج اومده بود (حدود سه هفته ای بود که از خونه بیرون نرفته بودم و مشغول بودم :| ).من موهام بلنده،حدوده ۵ الی ۱۰ سانت پایین‌تر از شونه‌هامه.از قضا موهام رو هم امشب نبسته بودم.وقتی پیاده شدیم که قدیم بزنیم انگار من از یه دنیای دیگه اومده بودم.انگار واسشون غیر عادی بود که یه پسر موهاش بلند باشه.واقعا تا حالا اینجور رفتار ندیده بودم.حالا دوستمم از همون اول داره میگه بزن موهاتو بلند شده،حالا بماند که مامانمم میگه بذار بچه‌های آبجیت بزرگ شن قیچی میدم دستشون وقتی خوابی موهاتو ببرن :|،پروردگار رو شکر که وقتی آبجیم اینا میان من نمیخوابم.ولی خب من به سبک خودم جلو میرم.مگه غیر از اینه که آدم یه بار زندگی میکنه؟

***

1- از نظرات نیچه

 

 

 

۱۲. علم در راه فلسفه

اصولا آدم علم گرایی هستم و اگه بخوام چیزی رو بپذیرم ترجیح میدم اون موضوع پایه های علمی داشته باشه.مثلا الان بیایم به فلسفه فکر کنیم میبینیم تماما پیش فرض هایی هستن که یکسری آدم نشستن به یه موضوعی فکر کردن و ترشحات ذهنشونو گفتن و دوس داشتن که اون مطلب حقیقت میبود.در فلسفه هر کسی میتونه نظری داشته باشه و چندان نیاز به اثبات کردن نداره یا کلا قابلیت اثبات ندارن.بخاطر همینه هر کی از راه فلسفه به سبک خودش اومده و طرف مقابل رو به چالش کشیده.

اینجاست که یه آدم علم گرا میتونه تمام چیزایی که علم ثابت نکرده رو از ذهنش بریزه بیرون اما یه مشکلی ایجاد میشه که علم گرایی هم یه دیدگاه فلسفیه و یه تناقضی بوجود میاد که میتونم بگم که من جمعی از نقیضین هستم (در مسائل دیگه هم دوگانگی فکری دارم) و شاعر چه زیبا میگه که : "من جمع نقیضینم..." :| ولی خب من میتونم از دیدگاه غیر فلسفی هم یک علم گرا باشم. :))

به نظرم فلسفه فقط بدرد این میخوره که آدمو به چالش بکشه و نذاره ذهن آدم گندیده شه.

این پست فکر کنم اثرات پست قبلیمه.نمیذارین که آدم دو دقیقه ذهنش ساکت باشه :))


+پست قبلی که درباره کتاب نوشته بودم دو روز بعدش شروع کردم به کتاب خوندن.کتابی که دوسال پیش نیمه کاره گذاشته بودمش دیروز تمومش کردم،حدود ۲۰۰ و خورده ای صفحه مونده بود. :دی

۱۱. میخوام تکون بخورم -_-

قبل اینکه دوباره بخوام وبلاگ بسازم فکر نمیکردم واسم خوبیای دیگه ای جز حس ارضا شدن به بلاگر بودن رو داشته باشه.اما الان میبینم نه،میتونه خوبیای دیگه ای هم داشته باشه.مثلا:

میگن اگه تو هر جمعی باشی از اون جمع اثر میپذیری،حالا یا خودآگاه یا ناخودآگاه.

من مدت خیلی زیادی بود (هنوزم هست -_- ) که از کتاب خوندن فاصله گرفته بودم.حالا که توی یه جمع کتابخون اومدم (پروردگار کتاباتونو بیشتر کنه) میبینم چقدر ضایست دور و ورت همه کتابخون باشن اما خودت خیلی وقت باشه که حتی یه کتاب ۱۰۰ صفحه ای هم نخونده باشی،خیلی ضایستا.حالا دارم کم کم خودمو متقاعد میکنم کم کم شروع کنم به کتاب خوندن و جدول حل کردن.عاشق جدول حل کردنم.

خلاصه اینکه اگه یه کم دیگه همگی با هم همت کنین قابلیت خوندن یه کتاب ۲۰۰ صفحه ای در عرض یه هفته رو دارم :))

گمونم این موضوع رو بشه از مزایای دنیای بلاگری هم دونست.

پویش درخواست از بیان برای توسعه خدمات بیان

اصولا الان مثل اون دانش آموز ته کلاس میمونم که معلم از اول میز یه سوالی رو میپرسه و میرسه به میز آخری و اون بنده پروردگار جواب تازه ای برای گفتن نداره.

ولی خب بدینوسیله اینجانب علیرضا از جانب آزاد دعوت شدم به این پویش تا بلکه لااقل صدامون دیگه به بیان برسه.


۱. انتقادات و پیشنهادات

یه بخش تو پنل باشه واسه انتقادات و پیشنهادات(غیر از قسمت تماس با ما).الان که این پویش راه افتاده چجوری بفهمیم که بیان میفهمه؟


۲. پیدا کنید پرتقال فروش را

وقتی بخوای یه ویدئو یا موزیک توی پست بذاری باید یه شرلوک هلمز در درونت باشه تا بتونی راه حل رو پیدا کنی.الان چند ساله همینطوره.یه دو تا کلمه به دکمه "درج تصویر" اضافه کردن که بشه "درج تصویر و موزیک و ویدئو" که دیگه کاری نداره.


۳. منشن کردن

یه چیزی که جالب و البته کارا بود همین منشن کردن توی پست ها و کامنت ها و پلکانی کردن پاسخ های بعدی یک نظر بود که توی این پویش خوندم.


۴. تفکیک وبلاگ ها در قسمت وبلاگ های بروز شده

یه تفکیکی هم برای این قسمت قائل میشدن خوب بود.میری توی این صفحه یهو میبینی ۴-۵ تا پست پشت هم هستش مثلا طرز تهیه کیک وانیلی که دارن اسپم میکنن.


۵. تهیه نسخه پشتیبان

اینم توی اکثر پست ها بود و به نظرم خیلی هم بجا هستش همچین تقاضایی چون چندساله این قسمت وجود داره اما غیر فعاله.دست به مهره هم که حرکته :))


و مثل اینکه منم باید ۵ نفر رو دعوت کنم من بهـ نام ، شمیم ، 1900 ، seashell ، samaneh rsl رو به این پویش دعوت میکنم.کسایی هم که گذرشون به این پست میفته هم دعوتن.

بیشتر مردم به ترس‌ها و حماقت‌هایشان زنجیر شده‌اند و جرات ندارند بیطرفانه قضاوت کنند که مشکل زندگیشان چیست.بیشتر آدم‌ها همین‌ طور زندگیشان را بی‌ هیچ رضایتی ادامه میدهند بدون اینکه تلاش کنند تا بفهمند سرچشمه نارضایتی‌شان از کجاست یا بخواهند تغییری در زندگیشان ایجاد کنند.سر آخر میمیرند در حالی که هیچ‌ چیز در قلبشان نیست.

برادران سيسترز


شاید تفسیرات شخصی از محیط اطرافم :)
Designed By Erfan |: ویرایش با اطلاعات ناقص خودم