icando

همیشه یه راه هست...

۸. زندگیه پشت چارت

 

پشت این چارت وقتی کسی قرار میگیره یعنی باید با خودش دست و پنجه نرم کنه و خودش رو ورز بده.اگه بگم نوعی خودسازی و خودشناسی هستش اغراق نکردم.پشت این چارت استرس و بحث روانیه،کار ذهنیه.درسته پشت این چارت کار بدنی نمیکنی و فقط یه کلیک ساده میکنی اما یکی میگفت سخت ترین کاریه که میشه به راحتی پول درآورد! یه استادی هم داشتیم که این کار رو با کار پدرش که کارگر معدن بود مثال میزد!

یه کم از خودم بگم که چرا راهم خم شد به اینور.من در سه مرحله به اینجا رسیدم.من هسته اولیه فکریم با کتاب های شریعتی شروع شد.اولین مرحله زندگیم از نظر فکری بود.دومین مرحله خرید لپ تاپ و ثبت نام توی شبکه اجتماعی به اسم کلوب بود که افرادش باعث شدن به همه چی شک کنم و تضادی بود با تمام چیزایی که از شریعتی در مغزم کرده بودم.مرحله سوم و مهمترین بخش شاید شاهین بود.من ۸-۹ سال  هر روز بلااستثنا فقط شاهین گوش دادم و این باعث شد هسته اولیه فکری که با شریعتی شکل گرفت،با کلوب دگرگون بشه  و با شاهین از نو ساخته شه.

یکی از چیزایی که با شاهین در من تقویت شد حس سلطه گریزی بود.یه مدتی جایی منشی بودم و از اونجا فهمیدم حس سلطه گریزی دارم.کسی سرم داد بزنه و بهم دستور بده؟هرگز.بعد رفتم جایی کارگری،اونجا فهمیدم دوس ندارم خودم بر کسی از جنس خودم سلطه داشته باشم.اونجا مزه کارگری از عمق استخونام حس شد.اون خنده های مشمئز کننده هنگام وضع قانون برای کارگر بدبخت خیلی چندش آور بود.من توی دلم: "امیدوارم روزی برسه هیچ کارگری مجبور نباشه تن به هر قانونی بده."

صدای داد صاحب کار رو سرم.من توی دلم: "چند ماه دیگه میمونم پول جمع میکنم واسه روزای بیکاری تا کارم راه بیفته بعد از اینجا میزنم بیرون دیگه برای هیچ بنی بشری کار نمیکنم."

بله چشم،باشه چشم.بله چشم گوی خوبی بودم اما من آدمی نبودم ادامه بدم،گفتن این عبارات غیر قابل تحمل بود واسم یا واسه ۲ ساعت مرخصی سین جیم پس بدم.به کار گروهی هم که هیچ وقت از همون کودکی اعتقادی نداشتم چون کار هیشکی جز خودم واسم قابل قبول نبود.

هیچ وقت هم آدم قناعت پیشه ای نبودم تا با پول کارگری که کارشو من کنم و پولشو یکی دیگه بگیره و چندرغاز بذاره کف دستم زندگی کنم.شاید این به این دلیله که از کوچیکی هر چی میخواستم واسم میگرفتن و وقتی هم حس کارگری رو چشیدم فهمیدم من آدم این کار نیستم و حقم خیلی بیشتر از ایناست.

حالا وقتی پشت این چارت میشینم یه عده فکر میکنن دارم بازی میکنم.یه عده فکر میکنن خودمو علاف کردم.یه عده فکر میکنن این اصلا کار نیست.یه عده هم میگن تا کی میخوای اینطوری ادامه بدی؟(مامانم،جدیدا بابام هم میگه)

"فلان جا گفتن کارگر میخوان."

"فلان نفر گفته فلان کس کارگر میخواد،میری؟"

من: "دیگه هر جایی دیدید و هر کسی گفت فلان جا کارگر میخواد اصلا نیاین بهم نگین،من برای هیچ بنی بشری کار نمیکنم."

حالا زیاد هم بدبین نباشیم شاید ۳-۴ نفری هم بهم اعتماد دارن.

من کلی راه اومدم،کلی فشار روانی تحمل کردم،زحمت کشیدم،نخوابیدم،ساعت ها زل زدم به چارت که چشم درد و سر درد گرفتم،جا بزنم؟حالا ول کنم؟اونم وقتی که آخرای راهم؟نگو که جدی میگی.چیزی دیگه نمونده.

وقتی پشت این چارتم آزادم،هیچکس بالا سرم نیست...میدونم همه چیز خودممو و ذهن رَنج خودم... و کسی چه میدونه؟شاید زندگی پشت این چارت جریان داره...

 

حس میکنم کمی حس خوبی نداره این پست.گوش جان بسپاریم به یه آهنگ خارجی که نمیفهمم چی میخونه :)) ولی قشنگه ^_^

 

 

 

مسیری که باید بری رو داری میری بهت تبریک میگم. خلفت انسان یعنی آزادی از تفکرات بسته . پیش به سوی آزادی :)
خیلی مچکرم از تبریکت،حس خوبیه :)
بدون تعصب در هر زمینه ای فکر کردن واقعا نعمته.
من درست متوجه نشدم این چارت چی چیه :)) فقط فهمیدم برا خودتون دارین کار می‌کنین :)
این چارت یه نمودار قیمتیه که براساس تحلیل روی این نمودار معاملات خرید و فروش انجام میدن :)
موسیقی زبون خودشو داره لازم نیست معنا داشته باشه
+ خیلی خوبه، باید واسه دوستم بفرستم باش یه تیریپ بره :)
یکی از دلایلی که خارجی گوش میدم کلا بخاطر اینه که اگه مضمون دیس لاو و شکست عشقی و عاشقانه های غمگین داشت اصلا نفهمم چی میخونه.ترانه های ایرانی هم که فقط این چیزاست (بیشتر هم این خواننده های دهه فعلی) و منم به گوشم عادت نمیدم :/
من فقط یاس گوش میکردم حس سازندگی و تغییر و حرکت دارم!
کار اینجوری سخته ! مخصوصا اون قسمتش که کسی متوجه نمیشه داری چیکار میکنی!
من دارم برنامه نویسی یاد میگیرم و اول راهم و هرکی میرسه بهم میگه داری وقتت تلف میکنی!

"فلان جا گفتن کارگر میخوان."

به این جمله کاملا آشنام

+ باز خوبه تو داری یه پولی در میاری منکه ب بسم الله هستم چی؟  :)

یه جا نقد و برسی ترانه های یاس رو میخوندم میگفت به آخر شعراش که میرسه به آدم امید میده :)
برنامه نویسی و شبکه و اینجیزا هم یه جا خونده بودم جزء ۱۰ شغل برتر آیندست.راه خودتو برو،علاقه اصل اوله.
برای اکثر افراد جمله آشنا و البته پر دردیه.

همه از ب بسم الله شروع کردن،سخت نگیر :دی
کلوب یادش بخیر..
منم اونجا بودم!
و این چارت..
همسر منم اکثر وقتا زل میزنه بهش، کاش روزگار برای مردهای زحمتکش یکم قشنگتر بشه :)
عه تو هم بودی؟دنیای جالبی بود تو کلوب،واقعا یادش بخیر. ^_^
باهاش مهربون تر باش تو اون مواقع،میبینی داری فقط زل میزنه اما کلی فشار عصبی داره تحمل میکنه :)
محمدم توو کلوب بود، اصلا اونجا باهم آشنا شدیم😄
میدونم..
واقعا زندگی خیلی سخت شده
چه جالب! پس این کلوب خوبیای دیگه ای هم داشته. :دی مبارکه مبارکه،تبریک میگم ^_^
متاسفانه اینقدر شکاف بین نسل ما و پدر مادرامون زیاده که خیلیاشون نتونستن انعطاف نشون بدن و جا موندن . هنوزم بهترین کار رو کارمندی میبینن چون مطمئنه . خبر ندارن همه چی عوض شده از خیلی جاهاست که میشه پول دراورد که خیلی اتفاقا میتونه بیفته
من گاهی که سر یه موضوع با مامانم هم عقیده نیستم بهش میگم مامان ول کن،الان که دیگه سی چهل سال پیش نیست.بعد میگه راست میگی دیگه،ما الان شدیم قدیمی شما شدید امروزی،هر چی در اومده از این گوشی بی صاحاب شده در اومده :دی
ولی این پست واسه من پر از امید و حسِ خوب بود :)
خوشحالم که همچین حسی داشت ^_^
آخه درک می‌کنم :) و به عنوانِ یه دوست افتخار می‌کنم بهتون :)
خیلی مچکرم که بهم انرژی مثبت و انگیزه میدی ^_^
توی شادیاتون جبران کنم. :دی
بقولِ یکی از بچه‌ها خوفه خوفه :)))
:)))
هووم نفهمیدم که چی شدواینا ولی خوبه
همینکه کارمیکنید خوبه : )
اشکال نداره،مچکرم :دی
بخاطر تفاوت سنی زیادتونه پدر منم همین طور بود با کار من با کامپیوتر مشکل داشت.
اهنگ قشنگی بود ممنون.بیشتر خارجی چه سبکی گوش میکنین؟
بابام اونطوری نیست که مثلا حتما بگه ول کن برو یه کار دیگه کن.مثلا میگه بذار حالا اینو امتحان کنه ببینه چی میشه.بعد که یه مدت میگذره میگه اینا الکیه،حالا برو یه کار دیگه کن این کارتم ادامه بده (با لحن مهربون و ملایم)
سبک خاصی که نمیتونم بگم،چون مثلا وقتی میرم توی یه سایتی یا کانالی،آهنگا رو یکی یکی پلی میکنم ببینم کدوم یکی خوشم میاد.مثلا از این سبک هایی که توی پست گذاشتم خوشم میاد.میرم دنبال این سبک میگردم میبینم یکی شبیه این آهنگه اما نوشنه سبک الکتروپات،یه جا نوشته دیپ هاوس،یه جا دیگه یه چی دیگه نوشته،اینطوری میشه که خلاصه نمیفهمم این چه سبکیه :)).اما در کل بخوام بگم همینی که توی پست گذاشتم این نوعش رو بیشتر میپسندم یا مثلا موزیک faded آلن واکر سبکشو.بعد که نوع سبکو پیدا میکنم سرچ میکنم میبینم آهنگایی که میاره اصلا یه فضای دیگست :))
http://uupload.ir/filelink/ZtYSBKpeYScb/328k_clean_bandit_zara_larsson_-_symphony_telekanal_m1_2017_(zf.fm).mp3
اینم قشنگه،مچکرم ^_^
خواهش میکنم. منم تقریبا از همین سبک گوش میکنم اهنگی پیدا کردم بنظرم قشنگ بود برات میزارم.اونی که خودت گذاشتی سبک دنس و تکنو حدود سال دوهزاره یکم که پیشرفت کرد سبک ها یکم متفاوت شد.^_^
پدرتون درست میگه خوبه ادم چند تا مهارت بلد باشه ولی در کل باید توی یک راه تخصص پیدا کنی تخصص توی هر مسیری میانگین حدودی 5 سال طول میکشه اگه هی مهارت عوض کنی هیچوقت نتیجه مهارتت کامل نمیبینی و اینکه تخصص داشتن باعث رضایت از خودت میشه و کم کم هدف زندگیت نشونت میده
خیلی مچکرم،لطف میکنی ^_^ ولی معلومه موزیک بازی :دی
چندتا مهارت هم درسته خوبه اما یه عادتی که دارم آدم حدوسط خواهی نیستم.یا باید یه چیزی رو کامل داشته باشم و توش حرفی برای گفتن داشته باشم یا کلا اصلا سمتش نرم و کسب مهارت درست و حسابی توی هر کاری هم همونطور که گفتی زمان میبره.
http://uupload.ir/filelink/QDmFx9lALIOk/gxde_ava_max_-_so_am_i.mp3
شرمنده کردی واقعا (آیکون خجالت از اونا که توی تلگرامه)،این آهنگا سبکشون چیه خلاصه؟من نفهمیدم آخرش :))

منم یکی میذارم که ملایمه اما قشنگه.به خودم که حس خوبی میده.فقط امیدوارم نداشته باشیش :دی
ممنون اهنگش قشنگ بود.اینایی که میزارم یک سبک نیست چندتا سبکه هرچی خودم خوشم می اد میزارم.
بازم خیلی مچکرم ^_^
سلام. احساس میکنم منم دقیقا تو مسیری که شما رفتی دارم گام بر می‌دارم. الانم در مرحله ی تردید نسبت به همه چیزم. راستی ته این مسیر چیه بالاخره؟ بالاخره نجات پیدا می‌کنیم؟
+ من نفهمیدم الان دقیقا شغلتون چیه؟
 با آرزوی موفقیت و خوشحالی براتون :)
سلام:)
امیدوارم بتونی از این مسیر سربلند در بیای :دی
ته این مسیر واقعا بستگی به خودت داره.میتونی درد یکسری چیزایی رو بفهمی و انقدر اکستریم بری و بری و بری و فقط بری اما راه حل رو پیدا نکنی و یا به همین مسیر راضی باشی و تغییری ایجاد نکنی.یا میتونی بعد اینکه این دردا رو حس کردی بگی حالا دیگه باید خودمو از نو بسازم.
من شک رو تجربه کردم،نیستگرایی رو تجربه کردم،افسردگی رو تجربه کردم،زانوی غم بغل گرفتن رو تجربه کردم،مهمترین بحث اعتقادی رو تجربه کردم.اما بعضی اتفاقات باعث شد بگم آخرش چی؟دیگه الان به مرحله ای رسیدم که بودن یا نبودن یک سری چیزا (خیلی چیزا) اصلا واسم مهم نیست چون فقط میخوام شاد زندگی کنم و زندگی کردن رو دریابم.
+معامله گر بازارهای مالی (تریدر)
و همچنین :)

سلام دوباره :)
چه جالب من اصن این شغل رو نمی‌شناختم!
امیدوارم حسابی از این کار پول دربیارید و بعدش شغل رویایی تون رو پیدا کنید :)
بابت توضیحاتتون هم ممنون. من انگار خود شمام اصن! D:
حرفاتونو قبول دارم و خودمم دارم به این نتیجه می‌رسم که تو زندگی فقط باید شاد بود وگرنه خیلی سخت و تلخ میشه. ولی این موضوع پوچ گرایی و شک و تردید خیلی داره عذابم میده. نمیدونم ولی تهش باید خوب تموم بشه اگه خدا بخواد :)


سلام سلام :)
شغل پر استرس و سختیه البته!
یه شخصی بود میگفت این شغل محل کسب درآمد نیست،محل ثروتمند شدنه.(البته من بعد اینکه وارد این حرفه شدم این جمله رو از اون بزرگوار شنیدم) و برای اون روز هم باید جگرها خون شود تا یک پسر مثل پدر گردد،که من فعلا دارم خون دل میخورم فقط :)) و شغلمم مطمئنا همین میمونه چون سری که درد نمیکنه رو دستمال نمیبندن :دی و مچکرم از آرزوی خوبت و همچنین :)
اگه خود منی که میتونم نوید روزای خوب و قشنگ رو بهت بدم :)) (تا این حد مثبت و البته امیدوار و شایدم مغرور :)) )
اگه شک و تردید و پوچگرایی داره عذابت میده موضعتو عوض کن و انقد توش دست و پا نزن.شاید بعضیا با چیزی که میگم مخالف باشن اما چیزی که باعث بهبود زندگیت نشه،باعث حس خوب در درونت نشه بریز بیرون.به همین راحتی.
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">

بیشتر مردم به ترس‌ها و حماقت‌هایشان زنجیر شده‌اند و جرات ندارند بیطرفانه قضاوت کنند که مشکل زندگیشان چیست.بیشتر آدم‌ها همین‌ طور زندگیشان را بی‌ هیچ رضایتی ادامه میدهند بدون اینکه تلاش کنند تا بفهمند سرچشمه نارضایتی‌شان از کجاست یا بخواهند تغییری در زندگیشان ایجاد کنند.سر آخر میمیرند در حالی که هیچ‌ چیز در قلبشان نیست.

برادران سيسترز


شاید تفسیرات شخصی از محیط اطرافم :)
Designed By Erfan |: ویرایش با اطلاعات ناقص خودم