icando

همیشه یه راه هست...

۲۷. نمیدونم واقعا!

همیشه مسائل دور و اطرافم واسم مهم بوده،همیشه سبک و سنگین کردم،همیشه بهش توجه کردم تا در سمت درست وایسم.یه مدت کم آوردم گفتم کون لق همه چی.تو زندگیتو بکن،به آرزوهات برس.یه مدت به ابتذال کشیده شدم.اما یه فریاد همیشه در گلو هست،یه عقده همیشه در وجودت وجود داره.میرسی به جایی که میگی تو این وضعیت هم باید بگم کون لق همه چی؟از گل و بلبل واسه خودم بگم؟نمیدونی باید بیای از خوشی بنویسی یا از درونت که داره فرو میریزه،یهو میبینی داره شرمت میاد.

اینجا وبلاگه و من نتونستم از یه مسئله بگم و از یه مسئله دیگه نگم،بنابراین ترجیح دادم از هر دو مسئله نگم.گاهی انقد حرف بود که میتونستم توی یه هفته ۲۰ تا پست بذارم و خودمو خالی کنم اما نذاشتم تا حق اون یکی مطلب ضایع نشه و الان میبینم نمیتونم نگم لااقل برای گول زدن وجدانم،بنابراین فعلا میبینم که حس وبلاگ نویسی نیست (گرچه بعضیا انقد قلمشون خوبه که من نمیتونم به خودم بگم وبلاگ نویس) و وبلاگ هم جایی نیست که من بتونم حرفامو بزنم.شاید اینجا در سکوت فرو برم اما پستاتون رو حتما میخونم.حتی اگه نظر نذارم.

بغضم گرفت والا😄😶

 

بنویس همشو ما میخونیم،شرم اومدن نداره ک..

ادما مینویسن تا ذهنشون خالی بشه و بتونن روی کاراشون تمرکز کنن : )

موفق باشی!

مسئله همینه که جا واسه نوشتن نیست اما جرف زیاد.
ممنونم
يكشنبه ۲۲ دی ۹۸ , ۱۸:۵۱ مائده ‌‌‌‌‌‌‌

ببین، ولی حتی اگه تو وبلاگ ننوشتی، یه دفتر بردار و بنویس، نذار تل انبار شه حرف ها.

من خودم دارم اینکار رو میکنم.

مسلما مینویسم چون فکر کنم اعتیاد دارم بهش،اما در بیان فعلا نه.

میتونی چیه بحث هیچ کدوم از اینا نیست که اوضاع اینه اوضاع اونه

بحث اینه که دیگه وبلاگ هم سهله آدم تو دل خودشم نمی تونه حرف بزنه

لال شدیم یا لالمون کردن؟

 

+نمیشه نسبت به همه چی بی تفاوت بود :|

برای من بخشیش اوضاعه واقعا.چون وقتی نتونم در مورد یک موضوع حرفی بزنم ترجیح میدم در مورد موضوع مرتبط با اون که میشه حرف زد هم سکوت کنم.حالا دیگه خوب یا بد یکی از خصوصیات اخلاقیمه.
بذار در مورد سوالت هم مخالف باشم.

+درسته،آدم ۲ ماه بی‌تفاوت باشه،۶ ماه باشه،۱ سال باشه.آخرش چی؟ البته به آدم بودن طرف مقابل باید دقت بشه.

منم خواستم بنویسم اما حجم چیزایی که تو سرم میگذره اینقد زیاده که نمیتونم اونجوری که باید دینمو به جملات ادا کنم پس خفه شدم یه گوشه حالا نگاه میکنم به افکار ادم ها و مشخص شدن اینکه چقدر یسری ها دو رو هستن

فقط دو رویی نه،ساده لوحی و حماقت رو هم اضافه کن.

سلام

بهتره تو وبلاگ بنویسی و رمزدارش کنی ، هر کی باجنبه هست خودش ازت رمز بخواد تا بخونه

سلام :)
رمز دار کردن مطالب زیاد به مزاجم نمیشینه متأسفانه.

این تضاد همیشگی :) 

نمیدونم!

من بعضی وقتا به این نتیجه رسیدم که یه سری چیزای اینطوری طور رو نباید سرشون فکر کنم و در آن واحد کاری که میخوامو انجام بدم. چون دقیقن همه این درگیریایی که میگین رو طی سالها داشتم. مخصوصن اینکه قلم بقیه محشره و من چرت و پرت نویسی بیش نیستم :/

دقیقا الان در یه تناقض به سر میبیرم چون به شدت شادی طلبم. :/
منم همین کارو میکنم و همیشه از خودم میپرسم که کاری ازم برمیاد یا نه؟که اگه بر نیاد از ذهنم بیرون میندازم.اما یه وقتایی بیتفاوتی آدمو اذیت میکنه،وجدانت اذیت میشه و مجبوری یه کاری برای ساکت کردنش بکنی.نوشته‌هاتم توییتریه،چرت و پرت نیست.

موفق باشی دوست عزیز

خیلی مچکرم،همچنین :)

خب راستش من معتقدم توییتر چرت و پرته :| :)) و واسه همین (تقریبا!) نمیرم توش!

اره میدونم عذاب وجدانه گاهی برا منم میاد. چی بگم!! میاد و میره اخه، سخت نگیرین! راحت باشین :دی 

توییتر آخه کلا یه فضا و جامعه متفاوت با همه شبکه های مجازیه.احتمالا به دلت ننشسته این برداشتو داری. :دی
حال و روز سه نقطه ایه کلا -_-

شاعر می فرماید : 
اینجااااا برای از تو نوشتن هوا کم استتتتت

 

ننوشتن دو حالت داره! 

یا اینکه مطلبی به ذهنت نمیرسه که بنویسی یا اینکه مطالب اونقدر زیاده که نمیدونی کدوم رو بنویسی 

توو حالت دوم به یه جایی میرسی که کلا دیگه نمی نویسی :|

شاعر یه کم عاشقانه گفته. :دی

واسه من هر دوتا هستش،یه وقتایی حرف نبود که خب نمینوشتم اما الان حرف زیاد دارم اما نمیتونم بزنم.
به اون حالتی که ننویسم نمیرسم مسلما.اینجا هم یه مدت دیگه شروع به نوشتن میکنم.

سلام؛ من به نظرت احترام می گذارم. بعضی وقت ها به قول شاعر:

 

چه گویم که ناگفتنم بهتر است! 

مانا و نویسا باشی!

سلام :) مچکرم

شاعر قشنگ گفته.
بازم مچکرم :)

سلام علی رضا!

خوبی؟

+نیستی چندوقته؟

++نگران شده بودیم-_-

سلام :)
ممنونم خوبم.
+ آره،حس نوشتن بود اما نمیشد فریادمون از گلو بیرون بیاد،واسه همین ترجیح دادم یه مدت نباشم.اما حالا هستم.
++ خیلی ممنونم که منو یادت بود. :)

سال نو شما پیشاپیش مبارک ایشالله سال پر برکت پر پول و سلامتی و خوشبختی داشته باشین. از کامنت هاتون خوشحال شدم ممنون

خیلی خیلی مچکرم :)
هرچند که خودم با تبریک گفتن در هر زمینه ای میونه خوبی ندارم :دی اما آرزو میکنم توی سال ۹۹ آرزوهاییت که هنوز برآورده نشدن برآورده شن.اگرم آرزوی برآورده نشده ای نداری آرزوی شادی و خوشحالی هر چه بیشترو میکنم. :)
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">

بیشتر مردم به ترس‌ها و حماقت‌هایشان زنجیر شده‌اند و جرات ندارند بیطرفانه قضاوت کنند که مشکل زندگیشان چیست.بیشتر آدم‌ها همین‌ طور زندگیشان را بی‌ هیچ رضایتی ادامه میدهند بدون اینکه تلاش کنند تا بفهمند سرچشمه نارضایتی‌شان از کجاست یا بخواهند تغییری در زندگیشان ایجاد کنند.سر آخر میمیرند در حالی که هیچ‌ چیز در قلبشان نیست.

برادران سيسترز


شاید تفسیرات شخصی از محیط اطرافم :)
Designed By Erfan |: ویرایش با اطلاعات ناقص خودم