icando

همیشه یه راه هست...

۶. بچه

اصولا مبحث بچه دار شدن خیلی پیچیدست و اصلا این نیست که چون من بچه دوس دارم بیام بچه دار شم.گاهی بخاطر همین صرفا دوس داشتن ظلم بزرگی در حق بچه میشه.

برای بچه دار شدن دو سوال اساسی وجود داره:

۱. خودم که به این دنیا اومدم،از اینکه الان اینجام راضیم؟

۲. میتونم نیازها و دغدغه های بچه رو برطرف کنم؟

و بحث تربیت که مهمترین بخش بچه دار شدن هستش به کنار.

خودم فکر میکنم به جای اینکه فقط بخاطر اینکه بچه دوس دارم پس بیام یکی رو به این عالم هستی وارد کنم،بهتره دو تا از بچه ها رو به سرپرستی قبول کرد،به نظرم خیلی بهتره.

بخاطر علایق خودمون زندگی یکی دیگه رو خراب نکنیم.

ینی بچه دار نشیم؟!👀
به نظر من اگه اون دو سوال جوابش مثبت بود،تازه میشه به بچه دار شدن فقط فکر کرد.
میدونید خوبه سرپرستی یه بچه رو قبول کرد و خود ادمم یه بچه از خودش داشته باشه.


قبول کردن سرپرستی به این راحتیا نیستاا😊
خود ادم بچه دار بشه سروسنگین تره0_o
یکی از دلایلی که مخالف بچه دار شدن هستم مسئله تربیته.چون ما عده کمی داریم که برای بهتر شدن جهان تلاش میکنن در مقابل کسایی که این جهان رو به بیراهه کشیدن.بخاطر همین مسئله تربیت رو خیلی مهم میدونم که اگه بچه خوب تربیت نشه و بشه مثل کسایی که جهان رو به بیراهه میکشن،باید هدیه من به جهان اینجور آدم باشه؟پس بهتره کسی اضافه نشه و همین هایی که هستن رو سعی کنیم فرد مفیدی تربیت کنیم.
کاش همه ادما به بچه دار شدن به همین سبک نگاه میکردن! 
متاسفانه توی جوامع کوچیک هنوزم بچه دار شدن یک وظیفه است که باید تا نهایت ۲ سال بعد از ازدواج انجام بشه !
توی خانواده های قدیمی (معمولا از دهه پنجاه به اونور) این نوع طرز فکر خیلی زیاده هنوزم.
صد درصد موافقم.
👍
واقعا..
بچه داری خیلی کار سختیه، خصوصا که آدم هیچی نمیدونه از بچه داری و دقیقا باهاش همون رفتاری رو میکنه که پدر و مادرش باهاش کردن..
بچه آوردن دوتا چیزه، یکی خودخواهیه پدر و مادر از نظر من و اون یکی شانس دادن به یه آدم تا دنیا رو جای بهتری کنه..
خیلی از پدر و مادرا همونم از بچه داری نمیدونن و از همون پدر و مادرشون هم یاد نگرفتن.چیزی که من حتی توی آشناهای خودمون هم دیدم.
من فکر میکنم فقط خودخواهی پدر و مادره و این شانسه خیلی ریسک داره.
میتونم بگم فقط با بخش تربیت بچه موافقم ، خیلی مهمه که چطور بچه رو تربیت کنیم ، بقیه موارد بستگی به این داره چطور این بچه باورهاشو بسازه و بخواد زندگیش رو بسازه
از طرفی حضور بچه ها تو زندگی انگیزه فوق العاده ای به آدم میده تا شاد باشیم تا دوباره سرزنده بشیم 
مسئله همین ساخت باوره.چقدر بهمون یاد دادن که چگونه باوری داشته باشیم؟مسلما خیلی کم در این زمینه آموزش دیدیم،در غیر این صورت ما الان شاهد دنیای خیلی بهتری بودیم.
به نظرم این خودخواهیه که فقط بخاطر خودمون موجود زنده ای رو به این هستی بیاریم و میتونیم مطمئن باشیم که اون وقتی بزرگتر شد همون حسی که ما داریم داشته باشه؟
کلا خیلی ترسناکه بنظرم تربیت بچه . اینکه خودت به این تعالی برسی که اون ارامش رو داشته باشی که بطور کلی صبور باشی در مقابلش تازه اینجا بتونی به خوبی شخصیتش رو خوب شکل بدی و کلی ریزه کاری . بعد اون بخش قضیه که یه بچه تو این دیوونه خونه ی کشورمون به دنیا بیاد و بخواددزندگی کنه یه ور دیگه
کلا واسه تربیت بچه،آدم خودش باید یه دور ریست بشه و یه بازنگری در رفتارها و اخلاق خودش داشته باشه.
این هم نکته خوبیه.یادم نمیاد از کسی شنیده بودم یا چیز دیگه.میگفت اگه من روزی اینجا بچه دار شم مدرسه نمیفرستمش،واسش معلم خصوصی میگیرم.(اشاره به داغونی اوضاع داشت)
موافقم و حقیقتا حرف حسابیی بود . 
👍
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">

بیشتر مردم به ترس‌ها و حماقت‌هایشان زنجیر شده‌اند و جرات ندارند بیطرفانه قضاوت کنند که مشکل زندگیشان چیست.بیشتر آدم‌ها همین‌ طور زندگیشان را بی‌ هیچ رضایتی ادامه میدهند بدون اینکه تلاش کنند تا بفهمند سرچشمه نارضایتی‌شان از کجاست یا بخواهند تغییری در زندگیشان ایجاد کنند.سر آخر میمیرند در حالی که هیچ‌ چیز در قلبشان نیست.

برادران سيسترز


شاید تفسیرات شخصی از محیط اطرافم :)
Designed By Erfan |: ویرایش با اطلاعات ناقص خودم