دو سال از آخرین پستی که گذاشتم و رفتم گذشت. اصلا فکر نمیکردم روزی دوباره بیام اینجا که نت قطع شده باشه. شده سال ۹۸ که نت قطع بود و رفت و آمدمون تهش اینجا بود.
دومین روز در ۳-۴ سال اخیر هم هست که اجبارا بیکار شدم. در این سالها هر روز بدون تعطیلی حتی در روزهای تعطیل کار کردم و آرزوم این بود که یه روز بدون اینکه دغدغم کارم باشه بیکار باشم اما این نوع بیکاری اجباری انگار یه چیزی رو دوشته و داری میکشونی اینور و اونو، وضع ...شعر گونهای شده.
بگذریم.
اومدم پستای قبل خودمو خوندم دیدم از اون موقع تا الان هیچ تغییری در افکار به جز یه مورد نداشتم. نه اینکه تعصب روی افکارم داشته باشم، چون هنوز به غلط بودنشون پی نبردم. هنوز فلسفه ...شعره، علم اگه قاطی سیاست نشه تنها راه نجاته و مشروطی واسه دانشجوئه :دی .
و اما تابو؛ تنها موردی که درش تجدید نظر کردم. تابو باید وجود داشته باشه، راه نقد بر اونها باز باشه اما زیر پا گذاشتنشون میتونه به از هم گسسته شدن و بی هویتی ختم بشه.
- جمعه ۳۱ خرداد ۰۴