- چهارشنبه ۱۸ ارديبهشت ۹۸
جدیدا بابام یاد گرفته هر چی کاره سخته بخاطر اینکه ورزش نمیکنم به اسم "بذار یه کم کار کنه ورزش شه بدنش سرحال بیاد" بندازه رو دوش من.
تو کوچه ما که فاضلاب آورده بودن ما میخواستیم لوله بندازیم از حیاطمون تا اگو،مامانم گفت برو به بابات کمک کن.(توجه کن،برو به بابات کمک کن)خلاصه رفتم بابام یه بیل داد دستم گفت زمینو بکن.یکی دو ساعت زمینو کندم (حالا بابام در طول این مدت داره با همسایه ها حرف میزنه منو نظارت میکنه 0_0 ).در همین حال و احوال مامانم اومد به بابام میگه:
مامانم به بابام:یه کم تو برو بکن،علی خسته شد.
بابام به من:آقا خسته شدی؟
من: نه بابا،حالا که دارم میکنم (حالا من دهنم داره سرویس میشه :| -_- )
بابام به مامانم: بذار بکنه واسش ورزش شه،واسش خوبه
من: 0_0
خلاصه اون روز ۴-۵ ساعت فقط بیل و کلنگ زدم و بابام نظارت کرد.تا 4 روز کل بدنم درد میکرد.یه سیگار میخواستم بکشم قفسه سینم درد میگرفت.راسته که میگن کار نکرده بلای جون آدمه -_- والا بخدا :|
- يكشنبه ۱۵ ارديبهشت ۹۸
یکی از مشکلاتی که من با مامانم دارم اینه که اگه یکی ازش بپرسه پسرت چیکارست میگه بیکاره.اصولا کار من جوریه که نه در تعامل با کسیم و نه بالادستی دارم و نه پایین دستی.به معنای واقعی فقط خودممو خودم و در هر ساعتی از شبانه روز و در هر مکانی میتونم کار کنم اما از نظر روانی و عصبی فشار بالایی به آدم میاره،بخصوص اوایل کار.(اگه با این فشار عصبی و روانی کسی بتونه 50 سال سالم عمر کنه واقعا شاهکار کرده :/ ).اصولا در فرهنگ مامانم حتی داییم که واسه دکترا قبول شده کار کردن یعنی بیل زدن،یا نوکری کردن برای بقیه و ساعت 6 صبح بیدار شدن و رفتن بیرون و ساعت 5 عصر اومدن(این فکرو واقعا از داییم انتظار نداشتم -_- ) یه بار تو جمع یکی از مامان پرسید وقتی گفت بیکاره بدجور خجالت کشیدم و قرمز شدم.من واقعا آدم خجالتیم -_-
ولی هیشکی واقعا زحمتامو نمیبینه که گاهی حتی یادم رفته ناهار بخورم یا ۱۸ ساعت یه سره سرکارم بودم.ولی یه چیزی که واقعا خیلی مهمه اینه که درسته کسی به کاری که میکنم اعتماد نداره اما خودم که به خودم اعتماد دارم ^_^
- پنجشنبه ۱۲ ارديبهشت ۹۸
از وقتی تصمیم گرفتم توی زندگیم تغییر ایجاد کنم تصمیم گرفتم هیچ غم و غصه ای رو توی زندگیم راه ندم.یکی از کارهایی که کردم این بود که رو آوردم به آهنگ هایی در سبک اینایی که سندی میخونه (خودمو تو گل میپلکونوم :)) ) و آهنگ های خارجی که اصلا نمیفهمم چی داره میخونه -_- (فکر کن منی که فقط شاهین گوش میدادم یهو برم سمت سندی :/ )
یه روز توی اینستا میچرخیدم آهنگ گلی آرش و مسیح رو دیدم.خوشم اومد دانلود کردم چند بار گوش دادم دیدم دارم حس میکنم یکی ولم کرده و یا دنبال نیمه گمشده میگردم.داشتم افسردگی میگرفتم (جدی).دوباره رفتم دو سه ساعت سندی گوش دادم اثرات اون آهنگو بشوره ببره :))
دِ آخه دو تا آهنگ بخونید انگیزه بگیریم :D
- چهارشنبه ۱۱ ارديبهشت ۹۸
- دوشنبه ۹ ارديبهشت ۹۸